فرشته شدن امیر عباس مامانفرشته شدن امیر عباس مامان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

پرواز یک فرشته

تولدت مبارک

امروز باید همه ی خونه رو برات آذین میبستم ... امروز باید همه دور هم جمع میشدن تا تولد یکسالگیت و با هم جشن میگرفتیم ... امروز نباید کوله باری از غم رو دوشم سنگینی میکرد ... چقدر سخته تنهایی سنگینی غمی و به دوش بکشی و هیچکس متوجه اون نشه ... چقدر سخته امروزو که قرار بود قشنگترین روز عمرت بشه و واسه همیشه تو قشنگترین جای دفترچه خاطراتت ثبت بشه رو همه جز خودت فراموش کنن ... از دیشب دلم گرفته بود ... مرور خاطرات انتظار دیدنت قلبم و آتیش میزد ... ولی هیچکس متوجه نشد ... یا هیچکس نپرسید چرا ... حتی هیچکس ندید اشک پای سجادم و جز خدااا ... اما نه انگار خواهرت میدونه ... چون از صبح لگدهاش بیشتر شده ... شاید داره بهم میگه مامان من ...
21 شهريور 1392

به داغی شهریور

امیرم ... تنها فرشته آسمانهای بی کسی ام ... فرشته ام ... پسرم ...دیگر شهریور داغ از راه رسید ... و تازیانه های نبودنت را به جان بی جانم هدیه داد ... چقدر سخت بود باور نبودنت و چقدر سخت است انتظار 22 این شهریور ...
5 شهريور 1392
1